خلاصه کتاب نماد گمشده
نماد گمشده آخرین اثر دن براون، چون راز داوینچی، سرشار از ارجاعات تاریخی و هنری است. این کتاب در چاپ اول، 5/6 میلیون نسخه منتشر شد و در روز اول، بیش از یک میلیون نسخه در آمریکا و بریتانیا به فروش رسید و رکورد سریعترین فروش کتاب بزرگسالان را از آن خود کرد. دن براون در مقام سازندهی هزارتوها، معمایی خلق میکند و سپس، دستِ خواننده را میگیرد و او را سرنخ به سرنخ، بنبست به بنبست، راز به راز، تا رسیدن به قلبِ هزارتو، راهنمایی میکند. نماد گمشده سومین کتاب از مجموعهای است که شخصیت محوری آن رابرت لنگدن است و مثل دو کتاب قبل و بعد از آن، این استاد نمادشناسی دانشگاه هاروارد قدم به روایتی میگذرد که گهگاه به خواننده حتی فرصت نفس کشیدن نمیدهد. نبوغ براون در این اثر خلق روایتی است برای رونمایی از بخشهای خاکخورده و فراموششدهی تاریخ و گره زدن آن با تئوریهای توطئه و فرقههای زیرزمینی و شناختهشده تا باورهای ماسونری. اما درخشانترین ویژگی کتاب نماد گمشده به باور بسیاری از منتقدان ادبی، نه در پیرنگ و روایت، که در شخصیتِ ضدقهرمان اثر نهفته است. ملاخ شخصیتی تکبعدی، خونخوار و متعصب نیست؛ در عوض او موجودی چندبُعدی است که نامهای مختلف به خود میگیرد، از هیچ قساوت قلبی روی برنمیگرداند و کاری به کار کلیسا و تاریخچهاش ندارد. او به دنبال پنهانیترین و ناگفتهترین رازِ فراماسونرهاست. وقتی واتیکان، براون و راز داوینچی را محکوم کرد، وقتی کلیسا اجازه نداد بخشهای مهمی از فیلم شیاطین و فرشتگان (کتاب دیگر براون با حضور رابرت لنگدن) در رُم فیلمبرداری شود، براون خم به ابرو نیاورد و این بار، سراغ فرقهی «بعدی» رفت: ماسونری.