خوشبخت، کسی است که به یکی از این دو چیز دسترسی دارد یا کتاب های خوب یا دوستانی که اهل کتاب باشند “ویکتور هوگو”

NovelLibrary: A Place for Fantasy

کتاب «داستان‌های شرلوک هلمز: آخرین معما ۳۶» نوشته سر آرتور کانن دویل (۱۹۳۰- ۱۸۵۹) چشم‌پزشک و نویسنده مشهور اسکاتلندی است. ماجراهای شرلوک هلمز سهم مهمی در مجموعه کتاب‌های ادبیات کلاسیک جهان دارد. دویل شخصیت هلمز را از شخصیت یک جراح اهل ادینبورد بنام جوزف بل الهام گرفت. بل می‌توانست با دیدن ظاهر مردم از شخصیت درونی آن‌ها آگاه شود. شرلوک هلمز، با دید تیز و شم کارآگاهی قوی خود، زودتر از دیگران به قلب معماهای جنایی می‌رسد و دکتر واتسون پزشک بازنشسته ارتش، بهترین یار و یاور هلمز در این ماجراهاست. این دو همراه هم و با حل معماهای پیچیده و مبهم جنایی و تسلیم جنایتکاران به دست عدالت، به نسل‌های مختلف خوانندگان این داستان‌ها لذت می‌بخشند. در سطرهای آغازین کتاب «آخرین معما» می‌خوانیم: « بعد از اينکه دکتر واتسون ازدواج کرد، شرلوک هلمز تنها زندگی می‌کرد و گاهی به ديدن او می‌رفت. مخصوصا اگر پرونده‌ای در دست داشت، در سال ۱۸۹۱ از طرف دولت فرانسه، پرونده مهمی به هلمز ارجاع شد. دکتر واتسون با خواندن روزنامه اخبار آن را پیگیری می‌کرد. یک روز وقتی دکتر واتسون در مطب خود نشسته بود، شرلوک هلمز سرزده وارد شد، و دکتر واتسون را متعجب کرد. هلمز خیلی لاغر شده بود و خسته‌وکوفته به نظر می‌رسید، او گفت که درگیر کارهای سختی بوده است. بعد از دکتر واتسون خواست پرده‌های پنجره را ببندد. دکتر واتسون پرسید: «از چیزی می‌ترسی؟» هلمز گفت: «واتسون عزيز، می‌ترسم از بیرون با تفنگ به ما شلیک کنند». و با کبريت سیگاری روشن کرد: «ببخشید که دير به سراغت آمدم. من بايد از در پشتی خانه بیرون بروم و از روی ديوار بپرم». دکتر واتسون گفت: «چه مشکلی برايت پیش‌آمده است؟» هلمز دستش را بالا برد و دکتر واتسون ديد زانوهای هلمز خونین است. هلمز پرسید: «همسرت در خانه است؟» دکتر واتسون گفت: «او برای کاری بیرون رفته است». هلمز گفت: «می‌آیی يک هفته با هم به ســفر برويم؟» دکتر واتسون پرسید: «کجا؟» هلمز گفت: «هر جا واتسون، هر جا»

تریلر سریال شرلوک

کتاب های زبان انگلیسی

کنکور و رشته های زبان

Post Views: 1,163