امیلی رودا
لیف، پسر آهنگری علیل در شهر دل -پایتخت دلتورا- در روز تولد ۱۶ سالگی اش توسط والدینش برای پیدا کردن هفت گوهر گمشده کمربند دلتورا به سفری طولانی دور تا دور دلتورا فرستاده میشود. یکی از نگهبانان سابق قصر دل به نام باردا نیز همراه او در این ماجرا است. در جنگلهای سکوت آنها با جاسمین آشنا میشوند: دختری وحشی با موهای سیاه و بلند و چشمانی به رنگ سبز زمردین. او میتواند با درختها ارتباط برقرار کند و دو حیوان نیز همیشه همراه او هستند: کلاغ سیاهی به نام کری و موجود خاکستری، کوچک و پشمالویی به نام فیلی. این سه همسفر باید هفت گوهر گمشده کمربند دلتورا را پیدا کرده و به کمربند بازگردانند. هر یک از این گوهرها که شامل یاقوت زرد، یاقوت سرخ، اوپال، سنگ لاجورد، زمرد، لعل بنفش و الماس هستند نیروی ویژه مخصوص به خود را دارند و در محلهای مخوف و هولناکی به نامهای: «جنگلهای سکوت» «دریاچهٔ اشک» «شهر موشها» «شنهای روان» «کوهستان وحشت» «هزار توی هیولا» و «درهٔ گمشدگان» مخفی شدهاند و همچنین هیولاها و موجودات خطرناک ارباب سایهها نیز از آنها مراقبت میکنند.
امیلی رودا
امیلی رودا
امیلی رودا
امیلی رودا
امیلی رودا
امیلی رودا
امیلی رودا
امیلی رودا
امیلی رودا
امیلی رودا
وبسایت ناول لایبرری در سال ۱۳۹۷ توسط تیمی از دانشجویان ادبیات انگلیسی برای خدمت به جامعه کتاب خوان و زبان آموز کشور تاسیس شد. این وبسایت دارای آرشیوی از هزاران کتاب در دسته بندی های مختلف است که دانلود و استفاده از تمامی خدمات کاملا بصورت رایگان و بدون نیاز به ساختن حساب شخصی می باشد.