خلاصه کتاب خواهر جنوب
لیف، باردا و جاسمین با کمک آخرین اژدهایان دلتورا، سه خواهر از چهار خواهر – موجودات تحت فرمان ارباب سایههای اهریمنی – را که سرزمینشان را مسموم میکنند، نابود کرده اند. جستوجوی آنها در شهر دل به پایان میرسد، جایی که خواهر جنوب مخفی شده است. شهر دل زادگاه لیف، باردا و یاسمین است، اما آنجا از وقتی آن را ترک کردهاند، تغییر زیادی کرده است. اکنون ترس خیابانهای را فراگرفته است، خیانت در پس چهرههای خندان مخفی شده است، و اهریمن در قصر پرسه میزند. سه همسفر در حالیکه با ترس خود روبهرو میشوند میدانند که راه بازگشت ندارند. زیرا در سرزمین سایهها ،ارباب سایهها، در انتظار پایان وحشتناک این جستوجو، شادی میکند