خلاصه کتاب سرزمین سایه ها
در ادامهی جلد دوم، همسفران از سرزمینهای افسونشدهی بسیاری میگذرند، دوستانی تازه پیدا میکنند و با موجودات افسانهای گوناگون مبارزه میکنند. وقت کم است و باید هرچه زودتر خودشان را به «غرب» برسانند. در فراز و نشیب نبرد سختشان پی میبرند که در «دام» بزرگ و خطرناکی گرفتار شدهاند. تنها پس از «تجدید دیدار» و آشکار شدن «رازها»ست که هر کس به موقعیت راستین خود و افراد دیگر پی میبرد و اسرار ماجراهای شگفتانگیزی را که بر سرشان گذشت، درمییابند