بعد از خیانت و اسیر شدن توسط یکی از شرورترین بازماندگان انسان، «بی اسمیث» خود را در چنگال زمینهایی میبیند که امیدوار بود دیگر هیچوقت به آنجا بازنگردد. یک نفر میخواهد به بدترین شکل او را زجر دهد. کشف سرنوشت عزیزان «بی» به این عذاب اضافه میشود؛ و این سوال را به وجود میآورد که «بی»تا چه حد حاضر است تا به نام عدالت از خودگذشتگی کند.